روزهای قشنگ بدون آدنوما کارسینوما

متنی از فدرای عزیز نوشته شده در 1392/11/10 دو سال است که می دانم بی قراری چیست . درد چیست . مهربانی چیست . دو سال است که می دانم آواز چیست . راز چیست . چشم های تو شناسنامه مرا عوض کردند . امروز. من دو ساله می شوم ! فدرا جان در گرماگرم تابستان آغاز کردی زندگی را و در اوج بهار پر کشیدی . در اوج اندوه و حسرت نبودنت ، زادروز آغازت مبارکباد

31 خرداد 1399 دوازدهمین سالروز ولادت آروین عزیزمان امسال با تمام تلاشی که به کمک عزیزان و دوستان صورت گرفت تا حال و هوای کودکانه آروین عزیز در آستانه زادروزش فضای شادی داشته باشد اما این مناسبت رو در شرایطی گذراندیم که با وجود اپیدمی بیماری کرونا ، فقدان حضور فدرای نازنین بیش از پیش خودنمایی میکرد ، و غربت ما غریبانه تر . تولدت مبارک پسرم

زندگینامه : فدرا میر صالح گیلانی فرزند مهندس کمال میر صالح گیلانی و فاطمه اصغرنیا در 12 مرداد ماه 1354 در شهر همدان محل خدمت پدر مرحومشان ، دیده به جهان گشود . پس از بازگشت به رشت مقاطع ابتدایی تا دبیرستان را به ترتیب در دبستان صائب ، مدرسه راهنمایی عفت و دبیرستان دهخدا در حالی طی نمود که همواره از دانش آموزان نمونه و برتر بود . در سال 1373 زمانی که در شرایط غم درگذشت مادر بزرگ گرامی شان به سر میبرد در آزمون سراسری موفق به ورود به دانشگاه گیلان در رشته

با درود و سلام دیشب دوستانی عزیز مهمان منزل ما بودند . و مثل همیشه بعد از پایان مهمانی های این چنین دلتنگی پسرک از فقدان آغوشی مادرانه که تنگ او را بغل گیرد . دیدن فرزندان همراه مادرانشان در هر جا و هر مکان سخت او را دلتنگ میکند . بغضی که تاب دیدنش سخت است و پاسخی نیز برایش ندارم . تلاشهای من و مادر بزرگش هم افاقه نمی کند . و هر چه بزرگتر می شود عمق فاجعه را بیشتر درک می کند و البته دلتنگتر .

مثل پرواز پرنده ای امیدوار در تاریکی بودی مثل رنگین کمانی در بارانی بهاری تو . مثل دختر زیبای شبنم . مثل امیــد ، مثل بیم ، مثل یک نگاه نگران. با نگاهت که حسرت تماشای فردا بود . با صدایت که صدای آهنگین معصومیت بود به تماشای فردای بیداری‌ها می‌رفتم شعرهایت را میخوانم صدایم را می‌بینی؟! پشت پرچین خاطره ها منتظرم باش . افسوس . 1399 Me . Re